دیگـــــــــــــــرگون

محلی برای یادداشت های حمیدرضا جیهانی

دیگـــــــــــــــرگون

محلی برای یادداشت های حمیدرضا جیهانی

مغازله انتخاباتی دولت یار

جمعه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۲۲ ب.ظ
به نام خدا و به یاد ولیّش
تو
را نمی بینم.
هیچ جای شهر اثری از تو نیست.

بازار انتخاباتی داغ داغ است،
اما
تبلیغی برای روی کار آمدن دولت پاینده ی تو به چشم نمی‌خورد!
مگر
تو نمی آیی؟
تو
را کجای این دنیای بزرگ جای داده اند؟
تو
که جای زیادی نمی خواهی؛
گوشه ای از دل ها
برای تو کافی است تا تنها ساعتی، لحظاتی، و یا حتی دقیقه ای در شبانه روز،
به یاد تو باشند.
تو
در میان این همه هیاهو گم شده ای!


کدام فریاد نام تو را به گوش می رساند،
و
کدام دست پرچم آمدن تو را از پنجره بیرون می‌کند؟

کدام نگاه، امید به حکومت عدل گستر تو و وعده‌ی قطعی خداوند دارد؟

کدام زبان تبلیغ تو را می کند؟
و
کدام زمزمه ی زیر لبی برای آمدنت دعا می خواند؟
و
میان این همه سینه ی سپر شده برای دفاع و حمایت از آن کسی که تنها برای چهارسال به آنان امید داده است،
کدام قلب برای تو می تپد؟!


نگاه کن!
همه جا شلوغ است و تلاش، پی گیر!

تلاش
برای آنچه در انتظارش هستند،
نه روز می‌شناسد و نه شب،
نه خانه می شناسد و نه خیابان.

از او حرف می زنند،
یادش را زنده می کنند،
به رنگ او در می آیند و خلاصه...
سراپا
می شوند "او".
با خود می اندیشم
به‌‌راستی چگونه است که برای آمدن آن وعده‌ی حتمی خداوند
همان یگانه منجی که خواهد آمد
و عدل و داد و مهر و محبت را بر پهنه ی گیتی خواهد گستراند،
دست روی دست گذاشته،
دعایی هم نمی کنیم
و حال آنکه
برای فقط چهار سال از عمر خود این چنین شبانه روز تلاش می کنیم.
و من ...

حالا
که در این خیابان‌های پر همهمه قدم می‌گذارم،
جای خالی تو را بیش از همیشه احساس می کنم
و زیر لب با خود می گویم:


چه کسی
به تو
رای خواهد داد؟
الهم عجل لولیک الفرج!

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">