سوت آغاز3
توضیح: این مطلب در ابتدای تابستان91 نوشته و در هفتهنامه پنجره شماره143 منتشر شد و اولین گزارش جامع از وضعیت افراد در مظان کاندیداتوری ریاست جمهوری یازدهم بود که منتشر شد؛ و بهدلیل ویژگیهای محتوایی در سایتها و بولتنهای متعددی بازنشر شده و در اینجا بهدلیل محدودیت قالب سایت بیان در سه پست 1 و 2 و 3 به صورت جداگانه آورده میشود.
سوت آغاز- بخش پایانی
چهرههایی که شاید در انتخابات خرداد 92 ببینیم...
در فاصله کمتر از یک سال تا انتخابات ریاستجمهوری یازدهم، تب تلاش برای کسب کرسی ریاست قوه مجریه روز به روز بیشتر میشود. در این شرایط رسانهها و محافل سیاسی و خبری گمانهزنیهای بسیاری درباره چهرههای اصلی شرکتکننده در ماراتن انتخابات دارند. گزارش زیر جمعبندی نهایی این گمانهزنیهاست.
پرویز فتاح
او از وزرای جدا شده از دولت احمدینژاد است که پس از وزارتش حواشی خاصی نداشته است. وی که اینروزها در بنیاد تعاون سپاه پاسداران مشغول به فعالیت است، میتواند از اصولگرایان مستقلی باشد که تجربه احمدینژاد84 را تکرار کند. آغاز سفرهای استانی مهندس فتاح نشاندهنده آن است که وی نیز نسبت به کرسی ریاستجمهوری چندان بیمیل نیست.
عبدالله نوری
وی وزیر کشور دولت سازندگی است، اما بسیاری او را با خاطراتی از دادگاه ویژه روحانیت بهخاطر میآورند. چندی است که فعالیتهای سیاسیاش را شدت بخشیده و گویا بدش نمیآید که با انتقاد از مواضع خاتمی خود را بهعنوان یکی از قطبهای اصلاحطلب در مقابل او مطرح کند. بهنظر میرسد که عبدالله نوری بتواند با اعلام کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری نظر مجمع روحانیون مبارز را نیز به سمت خود جلب کند، اما ایستادنش در برابر خاتمی میتواند میزان رأیش را کاهش دهد.
محمدباقر قالیباف
از فردای انتخابات84 یکی از مطرحترین گزینههای ریاستجمهوری آینده بوده و هست. فرماندهی یگانهای رزمی دوران دفاع مقدس، تحول در نیروی انتظامی و سپس مدیریت جهادی در شهرداری تهران، سوابق مهم اجرایی است که وی را بهعنوان چهرهای تأثیرگذار در بین مردم معرفی کردهاست. قالیباف در هر موقعیتی که قرار گرفته، تلاش کردهاست تا تحول را سرلوحه امور قرار دهد. شائبه انتخاباتی بودن برخی فعالیتهای آقای شهردار بهویژه در حوزه رسانه، از شیرینی کارهای او در کام مردم کاسته و از سوی دیگر نیز عملکرد برخی اطرافیانش در شهرداری و فتنه88 مانع اجماع درمورد او شدهاست، ولی بهنظر میرسد نفر سوم انتخابات ریاستجمهوری نهم به موفقیت مدل رقیب موفق آن دوره(شورا، شهرداری، دولت) در دور یازدهم امیدهای زیادی بسته است. در چند روز اخیر محمد نبی رودکی از چهره های نزدیک به قالیباف از قطعی بودن حضور وی در انتخابات گفت که ساعاتی بعد توسط قالیباف تکذیب شد.
علی اردشیرلاریجانی
رئیس سابق صداوسیما و رئیس سیاستمدار مجالس هشتم و نهم جمهوری اسلامی، مرجع تقلید زادهای است که سر از کلاسهای فلسفه درآورد و در نهایت داماد استاد مطهری شد. تلاش لاریجانی برای حضوری قوی و موفق در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم بسیار بیشتر از دیگران به چشم میآید؛ رفتارهای حسابشده سیاسی، مواضع دوپهلو در زمانهای حساس و همچنین لابیگری قوی با نمایندگان اصلاحطلب و اقلیتهای مذهبی مجلس برای تفوق بر دوستان اصولگرای دیروزش همه خبر از برنامهریزی بلندمدت برای جذب آرای اینسو و آنسو در راستای موفقیت آقازاده آیتالله العظمی سیدهاشم آملی مرجع فقید قم میدهد؛ کسی که برادر دیگرش نیز در رأس قوه قضائیه مشغول به کار است. با همه این تفاسیر برخی معتقدند که کاندیدای یکی به آخر مانده انتخابات ریاستجمهوری نهم با توجه به تجربه شکست سنگین آن روز و از آنجایی که میداند پایگاه اجتماعی خودش و همه احزاب جبهه پیروان خط امام و رهبری به اندازه همان رأی سال84 است، تدوام ریاست قوه مقننه را بر ریاست بر قوه مجریه ترجیح میدهد و هیچگاه وارد این عرصه نخواهد شد.
منوچهر متکی
او نیز از کاندیداهای بالقوه اصولگرایان بهشمار میرود. پس از سفر سنگال و خروج متکی از دولت، بسیاری وی را کاندیدای انتخابات مجلس میدانستند که عدم شرکت وی دراین انتخابات نشاندهنده آرزوهای بزرگتر این دیپلمات گلستانی است. پس از اعلام حزب مؤتلفه مبنی بر معرفی کاندیدای مستقل در انتخابات ریاستجمهوری و با توجه به رابطه نزدیک متکی با این حزب، برخی معتقدند که آن کاندیدای مستقل چهرهای جز منوچهر متکی نخواهد بود. با این حال او از پاسخ به خبرنگاران طفره رفته و در آخرین رویارویی در پاسخ به سؤالات آنها گفت که نمیخواهد مصاحبه کند.
سیدحسن مصطفوی(خمینی)
نوه امام راحل و عظیمالشأن است و مشغله اصلی او تحصیل در حوزه علمیه قم بوده که از سال قبل تدریس درس خارج فقه و اصول و پرداخت شهریه را نیز آغاز کرده است. رفتار سیاسی و همچنین عملکرد وی در تولیت آستان نورانی امام راحل معمولا رضایت دلسوزان نظام را تأمین نکرده است؛ به خصوص در فتنه88 که بهطور کامل خود را در کنار جریان دوم خرداد قرار داد. منشأ اصلی طرح نام او، پیامکهایی بود که در سال89 با مضمون «از نگاه تحلیلگران سیاسی، سیدحسن مصطفوی نامزد آینده سبزها در انتخابات ریاستجمهوری است» به تلفن همراه شهروندان ارسال شد، اما بهنظر میرسد طرح مجدد نامش توسط دومخردادیها در مقطع کنونی، تنها یک تاکتیک و بهانه برای برگشت مردان اصلاحات به دامن نظام و جلب نظر مردمی و ایجاد پایگاه رأی باشد؛ چنانکه برخی خبرهای پشت پرده حکایت از آن دارد که وی در دیدار با برخی از اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، احتمال کاندیداتوریاش را محال دانسته است.
محمد علی نجفی
وی از معدود اصلاحطلبانی است که هنوز در مسئولیت اجرایی حضور دارد. او عضو شورای شهر تهران و نیز از بنیانگذاران حزب کارگزاران سازندگی محسوب میشود. او که در انتخابات 88 در ستاد مهدی کروبی فعالیت میکرد، این روزها فعالتر شده و در مصاحبهای برخی پیشنهادات خود درباره بازگشت اصلاحطلبان به قدرت را مطرح کرده است. بدون شک نجفی نیز مانند تمام کاندیداهای احتمالی حزب کارگزاران از حمایت آیتالله هاشمی برخوردار خواهد بود. با این حال خبرها حکایت از آن دارد که احتمال کاندیداتوری وی از سوی کارگزاران بسیار اندک است.
محمد نهاوندیان
در شرایط نامناسب اقتصادی این روزهای کشور و اهمیت بالای برنامههای اقتصادی نامزدها، شاید شاهد آن باشیم که محمد نهاوندیان رئیس اتاق بازرگانی خود را بهعنوان یک کاندیدای مستقل در انتخابات مطرح کند. شنیدهها حاکی از آن است که وی میتواند حمایت طیف نزدیکان مجمع تشخیص و طیف معروف به وفاق و کارآمدی را نیز جلب کند.
علی نیکزاد
وزیر راه و شهرسازی دولت دهم که آنقدر از سیاست فاصله گرفت و بهکار اجراء پرداخت که بهسختی میتوان او را عضو جریان انحرافی دانست! دولت اعلام کرده است که تا پایان دولت دهم 2.5میلیون مسکن مهر را به متقاضیان واگذار خواهد کرد؛ در صورت تحقق این وعده وزارت راه و شهرسازی، خاطره بسیار خوبی از علی نیکزاد در اذهان باقی خواهد ماند. علاوهبر این، سادگی و پرکاری از دیگر ویژگیهای بارز نیکزاد است که قطعا رأیدهندگان سال92 را به یاد احمدینژاد سال84 خواهد انداخت. البته اعطای پروژه دوطبقه کردن بزرگراه رامسر به یکی از شرکتهای وابسته به شرکت آریا نیز میتواند جزء نقاط ضعف او قلمداد شود.
علیاکبر ولایتی
پزشک متخصص اطفال و فارغالتحصیل دانشگاه «جان هاپکینز» که اگر وارد عالم سیاست هم نمیشد میتوانست نامی جاودانه برای خودش دست و پا کند. چهره دیپلماتیک او بر وجوه دیگرش غلبه دارد؛ چراکه وزارت خارجه چهار دولت در دو دهه اول انقلاب را بر عهده داشته است. در بیشتر دورههای انتخابات ریاستجمهوری نام ولایتی بهعنوان یک گزینه احتمالی مطرح شده است. در جدیترین مقطع، وی در انتخابات84 وارد عرصه شد و برخی معتقد بودند که خروج او از عرصه رقابت بهدلیل ورود هاشمی رفسنجانی بود. با این حال محاجه علنیاش با هاشمی بهویژه پس از فتنه88 این فرضیه را ضعیف کرد و در نهایت تلاش او برای ایجاد وحدت میان نیروهای اصولگرا در جریان انتخابات مجلس نهم، نشان داد که ولایتی برخلاف هاشمی رفسنجانی -که برای بازگشت اصلاحطلبان هر کاری میکند- تفرقه اصولگرایان را مضر میداند. این روزها نقل قولهای متناقضی درباره وی شنیده میشود؛ از یک سو برخی تحلیلگران معتقدند که او گزینه اصلی پروژه دولت وحدت ملی هاشمی است و از دیگر سو برخی بهدلیل جایگاه مشاورهای ولایتی برای مقام معظم رهبری، شایعه حضورش در عرصه انتخابات را کاملا غیرجدی میدانند.